سير نگارشهاي علوم قرآني درقرن ششم

پدیدآورمحمدعلی مهدوی‎راد

نشریهسیر نگارش‌های علوم قرآنی

تاریخ انتشار1388/02/12

منبع مقاله

share 1390 بازدید
سير نگارشهاي علوم قرآني درقرن ششم

محمد علي مهدوي راد

گزارش آثار علوم قرآني اين قرن را با يادكرد نگاشته‌هاي مفسر، اديب و متكلم بلند آوازه، ابوالقاسم حسين بن محمد راغب اصفهاني (م 502) آغاز مي‌كنيم. او با نگارش « المفردات في الفاظ القرآن» در جهت تبيين واژه‌هاي دشوارياب قرآن كريم و توضيح واژگان آيات الهي گامي بلند برگرفت . كتاب « المفردات » مشهورتر از آن است كه نيازي به معرفي داشته باشد. كتاب راغب كه از آن، گاه به « المفردات» في غريب القرآن» نيز ياد شده است،‌از تفسير و تبيين اختصاري واژگان فراتر رفته و چهره تفسيري سودمند به خود گرفته است. او در نمودن معناي واژه ،‌افزون بر ريشه يابي ادبي و اشتقاقي آن به آيات همگون توجه مي‌كند و از سنجش آيات با هم مي‌كوشد تا به معناي واژه نزديك شود . راغب آگاهي‌هاي كلامي و فرهنگي را نيز، گاهي به ياري مي‌گيرد تا در تبيين واژه‌ها كه كلام الهي است و در اين تلاش بايد مراد الهي را ـ در حد توان ـ بازگويد، سخني سخته و استوار گويد.
«مفردات» بارهاي بار چاپ شده است، از جمله چاپ منقحي از آن به تحقيق نديم مرعشلي با فهارس سودمند به سال 1392 و به همت دارالفكر بيروت نشر يافته است.
در ايران نيز به سال 1392 با اشراف عالم جليل و قرآن پژوه ارجمند حضرت آيت‌الله حسن مصطفوي با فهارس شايسته نشر يافته است؛ و اكنون چاپ ديگري از آن را در پيش روي داريم به تحقيق صفوان عدنان داوودي، وي كتاب را بر اساس چهار نسخه كهن مقابله و تصحيح و تحقيق كرده است، آقاي صفوان به دقت، متن را ضبط كرده و احاديث متن را به منابع كهن ارجاع داده است. او قرائت‌هاي گونه‌گون را شناسايي كرده و قرائت مشور و شاذ را شناسايي كرده است.
در ميان آثار راغب از كتابي سخن رفته است با عنوان « تحقيق البيان في تأويل القرآن» و گاهي چنان پنداشته شده است كه آن نيز از جمله آثار علوم قرآني است. از اين كتاب نسخه‌هايي موجود است . در نگريستن به اين نسخه‌ها نشان مي‌دهد كه « تحقيق‌البيان...» كتابي است ارجمند در عقايد و مباحث كلامي كه در فصلي از آن به قرآن كريم نيز پرداخته شده است.[1]
راغب تفسيري پرداخته است بزرگ و ارجمند و خود از آن با عنوان «جامع‌التفسير» ياد كرده است. از اين تفسير ـ سپاس خداي را ـ نسخه‌هايي موجود است. « جامع‌التفسير» مقدمه‌اي دارد فاخر در مباحث علوم قرآني. اين مقدمه را همراه با تفسير سوره فاتحه و بخشي از تفسير سوره بقره (7 آيه) آقاي دكتر احمد حسن فرحات تحقيق كرده و با مقدمه‌اي سودمند و تعليق و حواشي نشر داده است.[2]
پيش‌تر از كتابي ياد كرديم با عنوان « درة التنزيل و غرة التأويل [3]» با انتساب به محمد بن عبدالله،‌معروف به خطيب اسكافي. انتساب اين كتاب به خطيب اسكافي ديرپاي است. از اين انتساب ياقوت حموي ياد كرده است ؛[4] و نيز صفدي .[5]
اما بر اساس پژوهش برخي از پژوهشيان نسخه‌هاي خطي كتاب منسوب به راغب اسفهاني است و محتواشناسي آن نيز اين انتساب را تأييد مي‌كند، بويژه آن كه در « درة التنزيل...» چاپ شده، در ذيل تفسير سوره «كافرون» مؤلف به نگاشته ديگرش «جامع التفسير» ارجاع مي‌دهد.[6] و مسلم است كه خطيب اسكافي چنين كتابي ندارد و اين اثر چنان كه پيش‌تر آمد - از آن راغب اصفهاني است[7].
گفتني است كه اثر نزديك به اين عنوان را به فخر‌الدين رازي نيز نسبت داده‌اند [8] كه ظاهراً در اين باره وي را با ابي الفضائل رازي اشتباه گرفته‌اند.[9]
در اين قرن ابوالقاسم محمود بن حمزه كرماني (م حدود 505) « البرهان في توجيه متشابه القرآن » را نگاشت. اين كتاب با تحقيق عبدالقادر احمد عطاء‌با عنوان « اسرار التكرر في القرآن» ، به سال 1394 نشر يافت،‌آن گاه به سال 1406 ، با عنوان اصلي آن و با همت دارالكتب العلميه منتشر شد. او از قاريان، مفسران و فقيهان نامور اين عصر است. وي در علوم قرآن، آثار ديگري نيز نگاشته است ، از جمله « عجائب القرآن» ، « لباب التأويل» ؛ و از اين كتابش با عنوان ديگري نيز ياد كرده‌اند.[10]
در اين قرن ابوحامد محمد بن محمد غزالي افزون بر فصلي ارجمند در «احياء علوم الدين » درباره قرآن، قرائت آن و چگونگي بهره‌وري از معارف آن و فهم معناي آن و نيز تفسير آن [11]، كتاب سودمند «جواهر القرآن» را نگاشت، او در اين كتاب از پيوند علوم با قرآن بحث كرده و در فصل چهارم چگونگي اشتمال قرآن قرآن بر علوم ديني و در فصل پنجم بر ديگر دانش‌ها را باز گفته است .[12]بدين سال وي مسأله‌اي را كه در قرن‌هاي پيش،‌كما بيش مورد گفت‌و‌گو بوده است به صراحت مطرح كرده و دامنه بحث را گشوده است و پس از وي اين مسأله از جمله مباحث جدي علوم قرآني شده است.[13]
كتابي با عنوان «تنزيه القرآن عن المطاعن» نيز به وي نسبت داده‌اند كه نسبتي نادرست است.[14]
ابوالحسن علي بن عبيد الله حنبلي زاغواني (م 527) « الوجوه و النظائر» را نوشت. وي از فقيهان،‌ متكلمان،‌محدثان و مفسران اين روزگار است، او را به گستردگي دانش، كثرت تأليف، قوت در دين ستوده‌اند.[15]
مفسربلند آوازه معتزلي، محمود بن عمر زمخشري (م 538)، افزون بر تفسير عظيم«الكشاف» كه آكنده است از بحث‌هاي مهم علوم قرآني بويژه جنبه‌هاي بلاغي و اعجاز بياني قرآن،‌رساله زيبا و ارجمند « اعجاز القرآن في سورة الكوثر» را نگاشت. كسي از مردمان آن روزگار از زمخشري از ابعاد اعجاز قرآن و بويژه اعجاز بياني و بلاغي آن سؤال مي‌كند و او پس از آن گوشه‌اي از اعجاز قرآن را مي‌نماياند و بر اوج بلاغت در قرآن تأكيد مي‌كند و از شيفتگي و شيدايي و تحير و خستويي اديبان و بليغان عرب در برابر شكوه واژگاني و فخامت تعبير و رصانت تنظيم آيات الهي سخن مي‌گويد، سوره كوثر را از اين نگاه تفسير مي‌كند و والايي سخن، پاكيزه‌گي بيان و اوج بلاغت در آنرا نشان مي‌دهد. اين رساله را فاضل محقق آقاي حامد خفاف تصحيح كرده وبا حواشي سودمندي نشر داده‌اند.[16]
ابي محمد قاسم‌بن علي بن محمد بن عثمان حريري (م 516) « تفسي مشكل‌اعراب القرآن» را نگاشت. او از اديبان و عالمان بلندآوازه فرهنگ اسلامي است و كتاب «مقامات » وي اثري است عظيم و در ميان آثار ادبي از جايگاهي بس بلند برخوردار . نسخه‌اي خطي از كتاب وي موجود است.[17]
محمد بن بركات بن هلال نحوي (م 520) كه او را به گستردگي دانش،‌چيرگي در لغت و ادبيان ستوده‌اند «الايجاز في معرفة ما في القرآن من منسوخ و ناسخ» را نگاشت. [18]نسخه‌اي از آن كه به سال 653 هـ كتابت شده است در دارالكتب المصرية موجود است . [19]
ابوالعز، محمد بن الحسين واسطي قلانسي،‌معروف به ابن بندار (م 521) كتاب « كفاية ‌المبتدي و تذكرة‌ المنتهي» و « اختلاف القراء بالحجاز و الشام و العراق» را نگاشت[20].
ابوالفضل محمد بن ابوالقاسم بايحول مشهور به زين المشايخ (م 523) كه از شاگردان زمخشري است . در ادب عربي از پيشتازان عصرش به شمار مي‌رفت پس از زمخشري بر كرسي وي نشست، او كتابي پرداخت با عنوان « التنبيه في اعجاز القرآن» در شناخت و شناساندن ابعاد اعجاز قرآن؛ و كتابي با عنوان « مختاح التنزيل»[21]
علي‌بن حسين،‌اصفهاني باقولي (م حدود 535) از عالمان،‌اديبان و قرآن‌پژوهان روزگارش بود. او را در نحو اعراب ملجأ فاضلان عصر دانسته‌اند . او در علوم قرآني كتاب‌هايي نگاشته است از جمله : « كشف المشكلات و ايضاح المعضلات في علل القراءات » ، « البيان في شواهد القرآن» [22].
ابوالفضل عياض بن موسي،‌مشور به قاضي عياض (544)، از محدثان،‌مورخان و محققان ارجمند اين قرن و صاحب كتاب گران‌سنگ « الشفاء‌بتعريف حقوق المصطفي» نيز كتابي نگاشته است با عنوان « اعجاز القرآن» او در اين كتاب از وجوه اعجاز، فصاحت و بلاغت مانند ناپذير، چينش و نظم و شيوه بياني شگفت‌انگيز، اخبار غيبي و اخبار امت‌هاي پيشين سخن گفته است. [23] »
قاضي ابي محمد عبدالحق بن غالب بن عطيه اندلسي (م 546) تفسيري پرداخت ارجمد با عنوان « المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز[24] ». او در مقدمه اين تفسير مباحثي از علوم قرآني را با استواري به بحث كشيد از جمله، حديث « نزول القرآن علي سبعه احرف»، « نامهاي قرآن»، « اعجاز قرآن» و ... اين مقدمه را ساله‌ها پيش از آن كه تفسير چاپ شود، آرتور جفري تصحيح كرد و همراه مقدمه « المباني في نظم المعاني » كه دانسته نيست از آن كيست، اما روشن است كه به سال 425 نگاشته شده است،‌نشر داد. [25]مقدمه اول 235 صفحه كتاب را فرا گرفته است كه مشتمل است بر بحث‌هاي مهم علوم قرآني از جمله چگونگي جمع مصاحف ،‌ترتيب نزول ، تفسير و تأويل ، محكم و متشابه و ...
اكنون بايد ياد كنيم از امين‌الاسلام ابوعلي فضل‌بن‌حسن طبرسي (م 548) و تفسير ارجمند وي « مجمع البيان لعلوم القرآن» . آن بزرگوار افزون بر بحث‌هاي مهم علوم قرآني كه در صفحات زرين آن تفسير جليل نگاشته‌اند بويژه بحث‌ها، اعراب ، قرائت و نظرم و تناسب آيات و سور. در مقدمه تفسير، بحث‌هاي ارجمندي از علوم قرآني را عرضه كرده‌اند، از جمله: قرائت و قاريان مشهور،‌تفسير و تأويل ،‌نام‌هاي قران و ... . [26]
ابوالمكارم ،‌مبارك بن‌حسن بن احمد شهر زوري بغدادي (م 550) در علوم قرآن آثاري بر جاي نهاد از جمله: « وجوه قرآن»، « جوامع البيان در ترجمان قرآن»،‌« التلخيص في علل القرآن» . از اين كتاب در « وجوه قرآن»[27] ياد كرده و نوشته است:
« شرح ماآت و منات [ماها و من‌ها] و علت‌هايي كه در قرآن است،‌جمله را در كتاب ما كه نامش « كتاب التلخيص في علل القرآن» نهاديم،‌بتمامي ظاهرتر از اين بيان كرديم تا اين قدر معلوم باشد .» [28]
وجوه قرآن در حقيقت پيرايش و آرايش كتاب مقاتل بن سليمان است كه از آن پيش‌تر ياد كرديم[29] كه وي آن را به پارسي برگردانده و افزوني‌ها و كاستي‌هايي در آن روا داشته است[30]. آقاي دكتر مدي محقق اين كتاب را بر اساس نسخه موجود در كتابخانه عاطف افندي تصحيح كرده و به سال 1340 نشر داده است. « جوامع البيان در ترجمان قرآن» در تفسير و تبيين واژه‌هاي دشوارياب قرآني است كه بر پايه كتاب‌هاي « ترجمان قرآن» ابوجعفر بن محمد بن خليل زوزني،[31] تأويل مشكل القرآن ابن قتيبه و .....نگاشته است . از اين كتاب نسخه‌اي در دانشگاه تهران وجود دارد و گزارشي از آن در مقدمه لغت‌نامه دهخدا آمده است.[32]
ابوالحسن ظهير الدين علي بن زيد انصاري أوسي (م565) مشهور به فريد خراسان، از عالمان،‌متكلمان و مورخان چيره‌دست خراسان كه در ابعاد مختلف اسلامي آگاهي‌هاي گسترده‌اي داشت و شرح ارجمند وي بر نهج‌البلاغه با عنوان « معارج نهج‌البلاغه» يكي از كهن‌ترين شرح‌هاي آن مجموعه فخيم به شمار مي‌آيد . درعلوم قرآني آثار ارجمندي نگاشت، « اسئلة القرآن مع‌الأجويه»، « اعجاز القرآنظ، « قرائن آيات القرآن» از آن جمله است.[33]
در اين قرن، مفسر ،‌متكلم، محدث و فقيه بلند پايه شيعي ابوالحسن سعيد‌بن عبدالله بن الحسين بن هبة الله راوندي (م 573) يادكردني است . او در گستردگي دانش و ژرف انديشي در دانش‌هاي مختلف، زهد و ورع،‌كثرت تأليف شهره روزگارش بود. شرح ارجمند وي بر نهج‌البلاغه با عنوان « منهاج البراعه في شرح نهج‌البلاغه» و تفسير فقهي سودمند او با عنوان «فقه القرآن المنتزع من كلام الملك الديان» كه به « فقه القرآن» مشهور است، از جمله آثار مهم و شايان توجه فرهنگ مكتوب اسلامي است. او در ضمن آثار فراواني كه در ابعاد مختلف فرهنگ اسلامي بر جاي نهاده است،‌نگاشته‌هايي دارد در زمينه علوم قرآني، از آن جمله است: « كتاب في اعجاز القرآن و تفسير سورة الكوثر»، «معرفة مقاطع القرآن من مباديه»، «اسباب النزول». علامه شيخ آقا بزرگ تهراني كتابي با عنوان « الناسخ و المنسوخ»[34] نيز به وي نسبت داده است . كتاب‌شناس محقق حضرت سيدعبدالعزيز طباطبايي ،‌احتمال مي‌دهند كه اين كتاب از آن شهاب‌الدين احمد بحراني مشهور به ابن متوج باشد كه در برخي از نسخه‌ها به قطب‌الدين راوندي نسبت داده شده است.[35]
ابوالبركات عبدالرحمن بن محمد انباري (م 577) از اديبان، نحويان و عالمان بزرگ اين عصر است كه به زهد و ورع و چيره‌دستي در ادب عرب ستوده شده است. ابن‌انباري از پس سال‌ها پژوهش و نگارش ده‌ها كتاب در ادب عربي در سال‌هاي پاياني عمر به آستانه قرآن سر مي‌سايد[36] و كتاب « البيان في غريب اعراب القرآن » را تدوين مي‌كند.[37]او در اين كتاب احتمال‌هاي گونه‌گون در اعراب آيات را مي‌آورد و چگونگي اعراب آيات را توجيه مي‌كند. «البيان» به همت آقاي دكتر طه عبدالحميد طه تحقيق شده و در دو جلد نشر يافته است.[38]
اكنون بايد ياد كنيم از اثر ارجمند و خواندني « التعريف و الأعلام فيما أبهم من الأسماء‌والأعلام في القرآن الكريم» به خامه ابوالقاسم عبدالرحمن بن عبدالله سهيلي (م 581).
بسياري از آيات الهي به لحاظ مصداق و يا اشاراتي كه دارد در ابهام است كه به كمك نقل و قراين و راهنمايي‌هاي ديگر ـ كه در جاي خود روشن شده است ـ بايد چگونگي‌ آنها را دريافت، به مثل در قرآن كريم خطاب به پيامبر آمده است:‌
« فتري الذين في قلوبهم مرض ...؛
مي‌بيني كساني كه در دلهايشان بيماري است در [ دوستي ] با آنان شتاب مي‌كنند... .»
اين بيمار دلان كه در دوستي به كافران شتاب مي‌گيرند چه كساني هستند؟!
در قرآن كريم آمده است كه :
« انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة ويؤتون الزكوة‌و هم راكعون(مائده /5/55)؛
ولي شما ، تنها خدا و پيامبر اوست و كساني كه ايمان‌آورده‌اند: همان كساني كه نماز بر پا مي‌دارند و در حال ركوع زكات مي‌دهند. »
آن كس يا كساني كه در حال ركوع زكات داده‌اند و ولي مؤمنان هستند ،‌چه كس و يا كساني هستند؟
و ... ده‌ها مورد از اين قبيل . اين‌ها و جز اين‌ها ،‌موضوع پژوهش‌هايي را فراهم آورده است كه در ضمن آن‌ها قرآن پژوهان به ابهام زدايي از اين گونه آيات پرداخته‌اند و ظاهراً كتاب مورد گفت‌و‌گو اولين اثر مستقل در اين مورد است.
ابوالقاسم عبدالرحمن بن عبدالله سهيلي، از عالمان،اديبان و مورخان بزرگ اين عصر است، كتاب مهم او « الروض الأنف في شرح السيرة النبويه لابن هشام» از جمله آثار مهم و كارآمد تاريخ اسلامي و سيره پيامبر لأ است . او را به نبوغ علمي و گستردگي دانش و چيره‌گي در اديبان ستوده‌اند.[39] كتاب سهيلي را آقاي عبدالله مهنا تحقيق كرده و به سال 1407 در بيروت نشر يافته است.
متكلم ، فقيه، مورخ و رجالي ژرف‌نگر و جليلي شيعي، محمد بن علي بن شهر اشوب (م 588) كتاب ارجمند و بس سودمند « متشابه القرآن و مختلفه»[40] را نگاشت. او كتاب را به گونه موضوعي سامان داده است. ابتدا از آيات متشابه مرتبط با توحيد سخن گفته و آن گاه از آن چه به نبوت، امامت و قيامت مرتبط است و سپس ديگر مسايل و معارف قرآني. اين مجموعه از آثار كم‌نظير قرآن پژوهي است . اميد است صاحب همتي بر تصحيح و تحقيق و نشر روز‌امد آن همت ورزد و بدين سان يكي ديگر از آثار ارجمند قرآني به درستي و استواري احياء‌شود. اين مجموعه از آثار كم نظير قرآن پژوهي است . اميد است صاحب همتي بر تصحيح و تحقيق و نشر روز آمد آن همت ورزد و بدين سان يكي ديگر از آثار ارجمند قرآني به درستي و استواري اجياء شود.
ابن شهر آشوب افزون بر كتاب ياد شده در ميان آثار خود از كتابي با عنوان « الأسباب و النزول علي مذهب آل الرسول» ياد كرده است.[41]
ابن شهر آشوب را شرح حال نگاران،‌به گستردگي دانش و چيره‌گي در علوم مختلف ستوده‌اند. داودي در ضمن طبقات مفسران از وي ياد كرده و او را بسي ستوده و نوشته است:
«او پيشواي روزگار و يگانه زمانش بود،‌در فقه مذهبش به مراحل نهايي دست يافت و در دانش قرائتگوي سبقت را از همگان ربود و ... .»[42]
اثر جاويدان،‌سودمند و مشهور پيشواي قاريان، ابومحمد قاسم بن فيرة بن خلف شاطبي (م 590) نيز در اين قرن پديد آمده است. وي در اين كتاب،‌اثر مهم ابوعمر داني « التيسر في القراءآت السبع» را به نظم كشيده است،‌قرآن پژوه ارجمند معاصر جناب دكتر سيد محمد باقر حجتي درباره آن نوشته‌اند: كتاب « حرز الأماني » يا « الشاطبية » قصيده‌اي است با قافيه لام : « لاميه» . اين قصيده مجموعاً در 1137 بيت انشاء شده و به تمام معنا روش و سبك ابتكاري را در آن به كار برده است؛ و لذا به صورت محور و استوانه‌اي در فن تجويد درآمده است،‌بر اين منظومه شروح فراواني نوشته شده است كه بهترين و دقيق‌ترين آنها شرح برهان الدين ابراهيم بن عمر جعبري (م 732 هـ)است،‌با عنوان « كنز المعاني في شرح حرز الأماني ».[43]شاطبي از آگاهي‌هاي گسترده در فرهنگ اسلامي برخوردار است. حافظه شگفت ‌او در چيرگيش به دانش‌هاي گوناگون او را ياري داده بود. با اين كه وي از نعمت چشم محروم بود،‌اما ذكاوت ،‌هوشمندي و سختكوشي، وي را در جايگاهي بس رفيع از دانش قرار داده بود، او در موضوعات مختلف علوم اسلامي آثار ارجمندي از خود برجاي نهاد و در علوم قرآني نيز افزون بر آن چه ياد شد، كتاب‌هايي نگاشت،‌از جمله: « فاطمة الزهرا في أعداد آيات السور»، « راز المعاني من حرز الأماني» و ... .[44]
در اين قرن نويسنده سخت‌كوش و پرنويس حنبلي مذهب،‌ابوالفرج عبدالرحمن بن علي بن عبدالله بن جوزي، آثار بسياري در آستانه قرآن تدوين كرده است. كارنامه نگارشي و پژوهشي ابوالفرج پربرگ است و پربار. او در ابعاد مختلف فرهنگ اسلامي قلم زده و نگاشته‌هاي فراواني سامان داده است.[45]كتاب وي با عنوان « فنون الأفنان في عيون علوم القرآن»[46]از كهن‌ترين آثاري است كه مباحث علوم قرآني را به گستردگي به بحث و بررسي نهاده است. او در اين كتاب از نزول قرآن، مخلوق بودن قرآن، چگونگي كتابت مصحف، عدد سوره‌ها و آيات قرآن، لغات قرآن، نسخ در قرآن، محكم و متشابه و وقف و ابتداء و ... سخن گفته است.
فنون الأفنان بارهاي بار تحقيق و چاپ شده است.[47]تحقيقي عالمانه و ارجمند از آن را دكتر حسن ضياء الدين عتر عرضه كرده‌اند.[48]وي افزون بر تحقيق استوار متن،‌در مقدمه‌اي دراز دامن و سودمند از تاريخ بحث‌هاي علوم قرآني و اولين اثري كه با اين عنوان،‌بحث‌ها مرتبط با ان را به بحث نهاده است، شخصيت ابن جوزي و اثارش و نيز اهميت كتاب فنون الأفنان بحث كرده است.
مبحث « ناسخ و منسوخ» نيز از جمله بحث‌هاي علوم قرآني است كه ابن‌جوزي آثاري درباره آن پديد آورده است.[49]
از جمله كتاب‌هاي او در علوم قرآني، كتابي است با عنوان « ناسخ القران و منسوخه» كه با عنوان « نواسخ القرآن» نيز نشر يافته است كه گويا درست آن « ناسخ القرآن و منسوخه » است،‌[50] آقاي حسين سليم أسددارين با تحقيقي گسترده و مقدمه‌اي دراز دامن درباره موضوع ، مؤلف و كتاب آن را نشر داده‌اند.[51]
ابن جوزي آثار ديگر نيز در علوم قرآني دارد و افزون بر آنها تفسيري با عنوان « زاد المسير في علم التفسير».[52]

پی نوشت ها:

[1] الراغب الاصفهاني وجهوده في اللغة و الادب 51 / ـ 55.
[2] مقدمه جامع التفسير مع تفسير الفاتحه و مطالع البقره ...، كويت،‌دارالدعوه، 1405.
[3] بينات، شماره 5/82.
[4] معجم الأدباء، 18/214.
[5] الوافي بالوفيات ،‌3/337.
[6] درة التنزيل و غرة التأويل /536.
[7] بنگريد به بحث ارجمند و تحقيقي دكتر عمر عبدالرحمن الساريس در كتاب «الراغب الاصفهاني وجهوده في اللغة و الأدب » صص 75 ـ 82.
[8] النفس و الروح و شرح قواهما،‌فخرالدين رازي(مقدمه)‌. البرهان في علوم القرآن، 1/206(پانوشت ) .
[9] البرهان في علوم القرآن، 2/198 (پانوشت) .
[10] معجم الأدباء ،‌19/125 ،‌طبقات القراء ،‌2/291، بغية الوعاة، 2/277، اعلام الدراسات القرانية في خمسة عشر قرناً/ 175.
[11] احياء علوم‌الدين، 1/405 ، دارالهادي بيروت.
[12] بنگريد به جواهر القرآن(ترجمه)/31 به بعد، التفسير العلمي في الميزان /146 به بعد.
[13] تاريخ الاداب العربيه، 2/102 غزالي نامه /249.
[14] مؤلفات الغزالي /273.
[15] الوافي بالوفيات، 12/212، سير اعلام النبلاء ،‌19/605،‌المنتظم،‌17/278، معجم‌المؤلفين، 2/472، كشف‌الظنون/200.
[16] مجله تراثنا، سال سوم،‌شماره / 113 /195 به صورت مستقل نيز در بيروت نشر يافته است.
[17] معجم‌الأدباء ،‌سير اعلام النبلاء، 19/260 ،‌معجم‌المؤلفي، 2/645،‌اعلام الدرسات القرآنية /181.
[18] معجم الأدباء ، 18/39، بغية الوعاة ، 1/59.
[19] اعلام الدراسات القرآنية /182.
[20] سير اعلام النبلاء ، 19/498، معرفة القراء الكبار ، 1/473، غاية‌النهايه،‌/128 2، فهرس القراآت الظاهريه/75.
[21] معجم الأدباء، 19/5، الوافي بالوفيات ،‌4/340، فهرس‌التفسير بالظاهريه/313، طبقات المفسرين/40، معجم المؤلفين،‌3/593.
[22] معجم الأدباء 13/164، بغية الوعاة‌،‌2/160،‌معجم‌المؤلفين،‌2/430.
[23] وفيات الأعيان، 3/483، تهذيب الاسماء و اللغات،‌2/43،‌معجم‌المؤلفين،‌2/588،‌فكرة‌اعجاز القرآن/92.
[24] تفسير ابن عطيه به سال 1413 ،‌به تحقيق عبدالسلام عبدالشافي محمد نشر يافت، دارلاكتب العلميه، بيروت. آقاي دكتر عبدالوهاب، عبدالوهاب فايد، پژوهشي ارجمند را درباره‌يان تفسير سامان داده‌اند،‌با عنوان منهج ابن عطيه في تفسير القرآن الكريم ، قاهره، 1393، سالمرگ ابن عطيه را 542 نيز نوشته‌اند.
[25] مقدمتان في علوم القرآن ....، قاهره، مكتبة الخابخي، 1392 ، الطبعة الثانيه.
[26] غاية‌النهاية في طبقات القراء، 2/39.
[27] غاية‌النهاية ،‌2/38، تذكره الحفاظ، 4/85،‌معجم‌المؤلفين، 3/11.
[28] وجوه قرآن /262.
[29] بينات، 3/96.
[30] وجوه قرآن/1.
[31] مقدمه لغت نامه دهخدا(چاپ جديد)،‌/205.
[32] همان ./218 . براي آشنايي با تفليسي و آثارش رك: مقدمه وجوه قران و فرهنگ ايران زمين، 5/279.
[33] زندگاني، آثار ، مشايخ ،‌شاگردان و سوانح زندگاني وي در مقاله ارجمند و پژوهشگرانه «نهج‌البلاغه عبر القرون»، شروحه حسب التسلسل الزمني، به خامه كتاب‌شناس و محقق ارجمند حضرت سيد عبدالعزيز طباطبايي آمده است رك: تراثنا، سال نهم، شماره 37/154.
[34] الذريعه، 24/14.
[35] لسان الميزان،‌3/48 ،‌رياض العلماء ،‌2/419،‌و نيز بنگريد به مقاله دراز دامن آقاي طباطبايي در مجله تراثنا، سال نهم، شماره 38 ـ 39/255 ـ 298.
[36] البيان في غريب اعراب القرآن، 1/19(مقدمه).
[37] البيان ...، 2 ج انتشارات الهجره 1403 /(افست)
[38] براي آگاهي از شرح حال او بنگريد به : شذرات الذهب ، 4/259، معجم الأداء، 1/48،‌طبقات الشافعيه، 4/248، معجم المؤلفين،‌2/115.
[39] وفيات الأعيان،‌3/143،‌سير اعلام النبلاء ،‌21/157، شذرات الذهب ،‌6/445، معجم‌المؤلفين ،‌2/64.
[40] متشابه آلقرآن ... انتشارات بيدار، قم.
[41] معالم العلماء‌/ 119.
[42] طبقات المفسرين، 2/201 و نيز بنگريد به : الوافي بالوفيات، 4/164،‌لسان الميزان ،‌5/310،‌روضات الجنات،‌6/290،‌لؤلؤة البحرين/340، مستدرك الوسائل،‌3/384 و ... .
[43] فهرست نسخه‌هاي خطي عربي كتابخانه‌هاي جمهوري اسلامي ايران، 1/295.
[44] معجم الأدباء، 5/184. بغية الوعادة ،‌2/260،‌شذرات الذهب، 6/494، طبقات الشافعيه، 2/43،‌نكت الهميان /228 و ... .
[45] مؤلفات ابن الجوزي، عبدالحميد العلوجي، كويت، منشورات مركز المخطوطات و التراث و الوثاق .
[46] شرح حال نگاران و كتاب‌شناسان نام اين كتاب را به گونه‌هاي مختلف ضبط كرده‌اند،‌رك: مؤلفات ابن الجوزي /280.
[47] مؤلفات ابن الجوزي/28.
[48] بيروت، دارالشبائر الاسلاميه، 1408.
[49] رك: أربعه كتب في الناسخ و المنسوخ، تحقيق حاتم صالح الضامن، ناسخ القرآن و منسوخه/69.
[50] ناسخ القرآن/73.
[51] ناسخ القرآن ....،‌دمشق، دارلثقافة العربيه، 1411.
[52] مرآة الزمان،‌8/481 ،‌وفيات الأعيان،‌3/140،‌سير اعلام النبلاء ،‌21/365، مقدمه« فنون الأفنان».


مقالات مشابه

تنويع و تقسيم مباحث علوم قرآن

نام نشریهقرآن شناخت

نام نویسندهعلی‌اوسط باقری

آواشناسی ابن جزری در کتاب النشر فی القراءات العشر

نام نشریهتفسیر و زبان قرآن

نام نویسندهبهمن زندی, سیدحسین میر تقی

پايان نامه ها و كتاب شناسي قرآن و امام جواد(ع)

نام نشریهبینات

نام نویسندهادریس جعفرزاده

نقد کتاب «رویکردی نو به مطالعه قرآن»

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهسیدمصطفی احمد‌زاده

خاورشناسان قرائت پژوه و آثار آنان

نام نشریهقرائت‌پژوهی

نام نویسندهحسن رضا هفتادر